( بررسی جرم توهین…..( بخش اول

Alireza Shishehgar
7 min readDec 21, 2023

--

لزوم برخورد جدي حاكم شرع تا سرحد تعزير، در برابر اهانت، درباره هر امري است كه در نگاه فقهي، از تقدس و احترام برخوردار است ، مانند انسان ِمؤمن، يا چیزی که از شعائر مذهبي شناخته شده. اساساً، ميزان احترام و تقدس از نگاه فقهي، اين است كه اهانت و بي‌حرمتي به آن، حرام شده و يا تعظيم و بزرگداشت آن، واجب باشد.

کتب حقوق

با نظر به اين ميزان، انسان مؤمن، بويژه اگر انتسابي به مذهب و زعامت ديني داشته باشد، از تقدس برخوردار بوده، هتك و اهانت به او، حرام است و حاكم شرع، مي‌تواند در صورت صلاحديد، به عنوان كيفر آن، تعزير كند و براي جلوگيري از گسترش آن، هر نوع چاره بازدارنده‌اي را بينديشد.

نكته قابل توجه اينكه، گاه، عنوان تعظيم شعائر در عملي كه بنفسه مستحب است چندان تأثير مي‌گذارد، كه آن را مبدل به واجب عيني يا كفايي مي‌سازد و در اين ظرف، حاكم شرع، مي‌تواند، بلکه موظف است كه امت را بر انجام آن، وادار كند. يكي از مصاديق بارز اين مطلب، زيارت رسول الله (صل الله علیه و آله) است. مرحوم علامه حلي، در إرشاد الأذهان خود، در باره آن مي‌فرمايد:

«و يُجبر الامام الناسَ علي زيارة النبي (صلی‏الله‏علیه‏و‏آله) مع تركهم؛ زيارت حريم نبوي (صلی‏الله‏علیه‏و‏آله)، في نفسه، امري مستحب است و لكن از آنجا كه از شعائر الهي به شمار مي‌رود، بر حاكم است كه در صورت مشاهده بي توجهي امت نسبت به آن، آنان را، بر انجام آن مجبور سازد».

شیخ طوسی در کتاب نهایه درباره مطلق سخنی که باعث اذیت مسلمانی می شود چنین می گوید:

و کل کلام یؤذی المسلمین فانه یجب علی قائله التعزیر… و من نبز مسلما او اغتابه وقامت علیه البینه ادب؛ هر سخنی که مایه آزار مسلمانان شود واجب است گوینده‌اش تعزیر شود و همچنین کسی که ازمسلمانان عیب جویی به عمل آورد و یا از آنان غیبت نماید و بر این مساله بینه ای گواهی دهد، باید تادیب شود.

وی در ادامه می‌نویسد:

«و شاهدا الزور یجب ان یؤدبا و یشهرا فی قبیلتهما او قومهما و یعزما بما شهدا به ان کانا قداتلفا بشهادتهما شیئا؛ کسانی که به ناحق گواهی دهند باید تادیب شوند و در میان قبیله خود باید گردانده شوند و نیزباید در صورتی که گواهی آنان مایه تلف شدن مالی شود، غرامت پرداخت کنند».

علامه حلی درباب عمومیت توهین در تبصره می نویسد:

«و کذا یعزرفی کل قول موجب للاستخفاف؛ هرکلام و سخنی که مایه تضعیف شخصیت دیگران شود تعزیر دارد».

توهین در نقد، طنز،کاریکاتور و..

نقد: در بیان نقد به عنوان مصداقی از توهین باید توجه داشت که توهین و اهانت و تحقیر با نقد سازنده تفاوت اساسی دارد چرا که هیچ چیزی و هیچ شخصی وجود ندارد که قابل نقد نباشد، هرچند قابلیتِ نقد و در معرضِ نقد بودن غیر از وارد بودنِ نقد است. خداوند متعال در قرآن کسانی را که بدون دلیل، یعنی بر اساس تمایلات و خواهش‌های نفسانی و رذایل اخلاقی، مانند تکبر، در آیات خداوند، مجادله می‌کنند، مذمت و سرزنش می‌کند.

«الَّذينَ يُجادِلُونَ في‏ آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ الَّذينَ آمَنُوا کَذلِکَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ؛ همانها که در آیات خدا بی آنکه دلیلی برایشان آمده باشد به مجادله برمی‌خیزند (این کارشان) خشم عظیمی نزد خداوند و نزد آنان که ایمان آورده‌اند به بار می‌آورد این گونه خداوند بر دل هر متکبّر جبّاری مُهر می‌نهد».

«إِنَّ الَّذينَ يُجادِلُونَ في‏ آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ إِنْ في‏ صُدُورِهِمْ إِلاَّ کِبْرٌ ما هُمْ بِبالِغيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّميعُ الْبَصيرُ؛ کسانی که در آیات خداوند بدون دلیلی که برای آنها آمده باشد ستیزه جویی می‌کنند ، در سینه‌هایشان فقط تکبّر (و غرور) است ، و هرگز به خواسته خود نخواهند رسید ، پس به خدا پناه بر که او شنوا و بیناست!».

مفهوم این آیات این است که مجادله در آیات قرآن بر اساس دلیل اشکالی ندارد که نوعی تفکر و مباحثه در آیات قرآن است.

حمایت کیفری از شهود و بزه دیده ……درخواست فرزند خواندگی از طرف زنان مجرد……

حق کرد زارعانه…… تعلیق اجرای مجازات در قانون مجازات اسلامی

توبه و بررسی نقش آن در اسقاط حدود……مقایسه میزان حق الوکاله بین وکلای خوب اصفهان و وکلای خوب تهران

چگونه یک وکیل خانواده می تواند به عنوان یک وکیل کیفری و حقوقی نیز اقدام نماید؟

قانون پیش فروش ساختمان و مقایسه با احکام بیع

بنابراین، حقِ نقد که یک حق اخلاقی است مطلق است و هیچ قیدی ندارد، غیر از مراعات ضوابطِ نقد یا همان اخلاقِ نقد. اما نقد با اهانت فرق می‌‌‌کند. از منظر اخلاقی، هر کسی چه عالم و چه عامی، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، و چه خداباور و چه خداناباور، حق نقد هر چیزی و هر کسی را دارد، که در قالب مباحثه و مجادله می‌گنجد اما هیچ کس حق اهانت ندارد.

برخی موقع این نقد و ابراز نظر در قالب یک قطعه هنری مثل فیلم، صوت، کاریکاتور، شعر و…است.

درست است که هنر ابزاری است که کارکردهای متنوع دارد. در کنار کارکردهای دیگر، با هنر هم می‌توان نقد کرد و هم می‌توان اهانت کرد. صرف این واقعیت که ژانرهای هنری قراردادهای خاص خودشان را دارند، به کسی اجازه نمی‌دهد که در پوشش هنر اهانت کند. مثلاً اگر نوع خاصی از موسیقی ذاتاً همواره متضمن توهین یا فحاشی است، معنایش این است که آن نوع خاص از موسیقی اخلاقاً نارواست و هیچ هنرمندی حق ندارد برای نقد چیزی یا کسی یا ایده‌ای از آن نوع خاص از موسیقی استفاده کند. این نکته درباره طنز، کاریکاتور، و به طور کلی هنر و ادبیات، نیز صادق است. با طنز، کاریکاتور، هنر و ادبیات می‌توان نقد کرد، اما نمی‌توان و نباید اهانت کرد.

شهید آوینی در انتقاد از برداشت غلط از آزادی در هنر چنین می‌نویسد:

«آزادی در نفی همه تعلقات است جز تعلق به حقیقت که عین ذات انسان است. وجود انسان در این تعلق است که معنی می‌گیرد و بنابراین آزادی و اختیار انسان، تکلیف اوست در قبال حقیقت، نه حق او برای ولنگاری و رهایی از همه تعهدات و مقدمتا باید گفت که هنر و ادبیات نیز در برابر همین معنی ملتزم است. آزادی هنر نباید در زیر پا گذاشتن معیارهای اخلاقی جامعه و یا توهین به مقدسات معنی پیدا کند که مع الاسف فضای سیاسی کشور بعد از پایان ظاهری جنگ بسیاری از مخالفان را جرات بخشیده است که غرض ورزی‌ها و دشمنی‌های غیر معقول خویش را با نام هنر و آزادی عرضه کنند. آزادی هنرمند در درک تکلیف است و نه در نفی و طرد التزام به همه چیز…»

طنز: یکی دیگر از مفاهیمی که در ورود آن به دایره اهانت و یا خروج از این دایره بحث‌های فراوانی وجود داشته است، مفهوم طنز است. اگرچه تلاش‌هایی برای تمایز گذاشتن میان طنز و اهانت صورت گرفته است ولی در بسیاری از تعاریفی که از طنز ارائه شده، آن را از اقسام تمسخر و استهزا و بالتبع توهین دانسته‌اند. به عنوان نمونه در معنای طنز آمده است: طنز واژه‌ای عربی است و در لغت به معنای سرزنش، تمسخر، طعنه، تهمت، سخن رمزآلود و در معنایی دیگر افسوس کردن و عیب‌جویی نیز از معانی طنز شمرده شده است.

گفته شده است از نظر ادبی، طنز شیوه بیان مطالب انتقادی و نفرت بار همراه با خنده و شوخی است؛ و یا گفته شده است طنز در لغت به معنای مسخره کردن و طعنه زدن و در اصطلاح، شعر یا نثری است که در آن حماقت یا ضعف‌های اخلاقی، فساد اجتماعی یا اشتباهات بشری با شیوه‌ای تمسخرآمیز و اغلب غیرمستقیم بازگو می‌شود. با این وجود دیدگاه‌های مثبتی نیز درباره طنز موجوداست … این دیدگاه‌ها عمدتاً بر تمایز طنز از مفهوم‌های مشابه و نزدیکی مانند هزل و هجو تأکید دارند. در این دیدگاه‌ها همچنین بر وجود قصد و انگیزه اصلاح‌طلبانه در طنز تأکید فراوانی می‌شود. به عنوان نمونه در تعریف طنز آمده است:

«طنز تفکر برانگیز است و ماهیتی پیچیده و چند لایه دارد. گرچه طبیعتش بر خنده استوار است، اما خنده را تنها وسیله‌ای می‌انگارد برای نیل به هدفی برتر و آگاه کردن انسان به عمق رذالت‌ها. گرچه در ظاهر می‌خنداند، اما در پس این خنده واقعیتی تلخ و وحشتناک وجود دارد که در عمق وجود، خنده را می‌خشکاند و انسان را به تفکر وامی‌دارد. به همین خاطر درباره طنز گفته‌اند: طنز یعنی گریه کردن قاه قاه، طنز یعنی خنده کردن آه آه».

در نتیجه طنز را می‌توان مانند یک تیغ جراهی فرض نمود زیرا کار تیغ جراهی برش جایی به منظور بهبود آن می‌باشد. طنز در ذات خود انسان را بر می‌آشوبد، بر تردیدهایش می‌افزاید و با آشکار ساختن جهان همچون پدیده‌ای دوگانه، چندگانه یا متناقض، انسان‌ها را از یقین محروم می‌کند.

کاریکاتور: از دیگر نمونه‌های بارز اهانت می‌توان به مقوله کاریکاتور اشاره کرد. کاریکاتور نوعی نقاشی است که در قالب‌های رسانه‌ای سوژه دلخواه را به صورت مضحک و خنده‌آوری ترسیم می‌کند. اغراق در چهره و سیمای افرادی که کاریکاتور آنها کشیده می‌شود جزء ذاتی و عنصر تفکیک‌ناپذیر این رشته است. هدف از کشیدن کاریکاتور انتقاد از مسائل اجتماعی، اقتصادی و یا سیاسی به حالت طنزگونه است اما کشیدن کاریکاتور چهره اشخاص و یا شخصیت‌های مقدس دست‌کم در فرهنگ اسلامی اهانتی بزرگ محسوب می‌شود، لذا در صورتیکه این مسئله شکل توهین و تمسخر به فرد یا مقدسات دینی را داشته باشد، مشمول مجازات مربوط می‌شود. وجه این جرم‌‍‌انگاری آنست که در فرهنگ اسلامی اصولاً تصویرگری از شخصیت‌های مقدس ممنوع و حرام محسوب می‌شود، چه رسد به آنکه این تصویرگری در قالب کشیدن کاریکاتور صورت گیرد. به عبارت دیگر در فرهنگ اسلامی کاریکاتور دست کم از دو جنبه اهانت آمیز محسوب می‌شود. جنبه نخست آن تصویرگری از شخصیت مقدس است و جنبه دیگر آن، تمسخر وتوهین به آن شخصیت مقدس را شامل می‌شود. به عنوان مشهورترین کاریکاتورهای اهانت آمیز نسبت به مقدسات در سال‌های اخیر می‌توان به چاپ کاریکاتورهایی از پیامبر اسلام (صلی‏الله‏علیه‏و‏آله) در روزنامه دانمارکی یولاندز پستن در تاریخ ۳۰ سپتامبر ۲۰۰۵ اشاره داشت. این کاریکاتورها واکنش‌های گسترده و گاه خشونت باری را در میان مسلمانان به همراه داشت.

اگر کاریکاتور در مورد مقامات سیاسی کشور به حالت ناسزا، تمسخر و توهین تبدیل شود جرائمی خاص مشمول آن می‌شود که به لحاظ حقوقی قابل پیگیری است. ماده و تبصره‌ای درمورد اهانت به وسیله کاریکاتور وجود ندارد و این مورد شامل قانون مطبوعات و مجازات اسلامی می‌شود و اگر هتک حرمت ثابت شود فرد شاکی می‌تواند اقامه دعوی کند.

--

--

No responses yet